بزن بارون... ببار آروم... به رویِ پلکای خستم
بزن بارون ... تو میدونی ... هنوزم یاد اون هستم
با اینکه سرد و پژمردم ، هزار بار از غمش مردم
ولی بازم دوسش دارم ... تک و تنهاش نمیزارم
بزن بارون ... ببار آروم ... به رویِ پلکایِ خستم
دارم هر شب میام از خونه بیرون ... هوایه خونه سنگینه
من هر شعری که این روزا نوشتم ، از تو غمگینه
بازم با گریه خوابم کن ، بازم خوابه تو رو دیدم دوباره
چقد غمگینم و تنهام ، چقد میخوام که باز بارون بباره
بزن بارون ... ببار آروم ... به روی پلکای خستم
بزن بارون ... تو میدونی ... هنوزم یاد اون هستم
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب